سئوال:
اگر به کمک احتیاج داشته باشم، آیا به این معنی است که دیوانه، روانی، مشکل دار یا عقبماندهام؟
پاسخ: جستجوی کمک برای مشکلات شخصی یا مشکلات زناشویی به هیچ وجه به معنی بیماریهای روانی نیست. خیلی مواقع نشاندهندهی این است که زوجین گیر کردهاند و به دلیل گرفتار شدن در چرخهی تعاملی منفی به سختی قادر به شناسایی و مشکلات خود هستند، به همین خاطر بیرون آمدن از چرخه و رابطهی خوب داشتن برایشان بسیار سخت میشود.
در چنین مواقعی رفتن پیش متخصص رابطه، نشانهی بلوغ و آماده شدن برای اداره کردن مسائل و مشکلاتی است، که اگر بدون حل باقی بماند ممکن است به استرسهای قویتر و یا از هم پاشیدن زندگی منجر شود.
سئوال:
آیا زوج درمانی محدودیت هم دارد؟
پاسخ: بله. زوج درمانی برای زوجینی که درگیر مسائلی مانند اعتیاد فعال، خشونت شدید فعال و رابطه فرازناشویی فعال هستند، محدودیت دارد؛ به همین خاطر ابتدا باید این مسائل با هر دو زوج چک شده و سپس وارد زوج درمانی شوند.
پرسش: ا
غلب معتادین (و شاید بیشتر مردم به طور کلی) ترجیح میدهند در فلاکت بمانند ولی از کسی کمک نخواهند. حتی وقتی بارها تلاش کردهاند و به تنهایی به نتیجه نرسیدهاند بازهم از تقاضای کمک و حمایت از نزدیکان سخت ابا دارند. چطور میتوان با این مسئله روبرو شد؟
پاسخ: متاسفانه فرهنگ ما، به آدمها یاد داده که از نیاز خود به حمایت و کمک دیگران، شرمسار باشند. ما این را یاد گرفتهایم. یاد گرفتهایم نیاز طبیعی خود به حمایت عاطفی را انکار کنیم. درمانگر هیجان مدار به این افراد کمک میکند با ترس خود ارتباط برقرار کنند. کمک میکند بفهمند کجای این قضیهی نیاز عاطفی برایشان ترسناک است؟
اغلب مسئله این است که مردم نمیخواهند کسی «نقاط ضعف» شان را ببیند و از سوی دیگر این پرسش دردناک که «اگر کمک خواستم و جواب منفی شنیدم، چی؟». این نیاز، یک نیاز بقایی است که همه ما با آن دنیا آمدهایم.
وقتی دنیا میآییم چقدر ناتوان و آسیبپذیر هستیم و نوزاد انسان طولانیترین دوران ناتوانی را میان گونههای مختلف دارد. ما واقعا برای انزوا ساخته نشدهایم. دلیلی ندارد از نیاز خود به عشق و مراقبت و حمایت شرمنده باشیم. در عمل برای غلبه بر این شرم و این ترس، افراد نیاز به یک تجربه مستقیم و حقیقی از ابراز نیاز به یک نفر و دریافت پاسخ مثبت هستند. ما سعی میکنیم این تجارب را در EFT تسهیل کنیم.
سئوال:
بطور سنتی، کسانی که همسرشان با اعتیاد درگیر است (یا هر نوع اختلال دیگری) شنیدهاند که باید عشق را از او دریغ کنند. رویکرد ایافتی، خیلی متفاوت است. تو (دکتر سو جانسون) به جای اینکه به آنها برچسب بزنی و از آنها بخواهی که ارتباط خود را قطع کنند، تشویقشان میکنی ارتباط عاطفی را حتی محکمتر از قبل کنند، ولی اینکار را به شیوه موثری انجام دهند. میتونی اینو برامون توضیح بدی؟ میتونی بگی چرا این رویکرد بسیار موفقتر از رویکرد سنتی است؟
پاسخ: اینکه به مردم توصیه کنیم پیوند عاطفی را قطع کنند و شخص را در مبارزه با هیولای اعتیاد تنها بگذارند، اشتباه است. شیوۀ طبیعی مواجهه با شکستها، ترسها، و ضعفها (که همگی در اعتیاد حضور قطعی دارند) در کنار عزیزان بودن است. پیوند عاطفی ایمن دیگران، سیستم عصبی ما را آرام میکند.
ترس من این است که همسران افراد معتاد، به جای اینکه کمک به ترک اعتیاد کنند، با این شیوههای غلط، او را هرچه بیشتر به سوی اعتیاد برانند. در روابط زوجی این امر کاملا ممکن است. راه کمک به فرد برای ترک اعتیاد، قطعا تشویق او به چیزی که ما دلبستگی اجتنابی مینامیم نیست. با اینکار در واقع فرد معتاد را با همان ترسی تنها میگذاریم که در ابتدا باعث روی آوردن او به اعتیاد شده است.
به نوعی، اعتیاد جایگزینی از سر ناچاری برای راههای طبیعی مواجه با مشکلات و عواطف دشوار - یعنی روی آوردن به عزیزان- است.
افرادی که به اعتیاد روی میآورند در واقع به جای ریسک روی آوردن به دیگران، که شاید با از خود راندگی مواجه شوند، با مصرف مواد مخدر، آن حس رضایت و سرخوشی را بدست میاورند. وقتی مردم یاد میگیرند که در کنار یکدیگر بمانند، در واقع تعادل عاطفی را برای همدیگر فراهم میآورند. در نتیجه، در مواجهه با مشکلات با کارآمدی بیشتری برخورد میکنند.
این حس دلبستگی ایمن، وقتی افراد میتوانند به یکدیگر روی بیاورند و امنیت خاطر را تجربه کنند، باعث میشود آنها تابآوری بالاتری داشته باشند. این هدف غائی EFTاست. این نوع پیوند عاطفی، افراد را نیرومندتر میکند برای همین احتمال بدام افتادن آنها در ورطه اعتیاد کاهش میآید.
اساسا، دلبستگی ایمن، راهی مثبت و شدنی، برای رفع تشنگی ما نسبت به آرامش عاطفی، عواطف مثبت، تسلا جویی و درمان درد به ما نشان میدهد. از سوی دیگر احساس ما نسبت به خودمان هم مثبتتر و نیرومندتر میشود. برای همین شاید بتوان این مسئله را در درمان اعتیاد لحاظ کرد.
سوال:
به طور کلی در مورد EFT بگویید و اینکه اصلا چی هست و چرا و چگونه شکل گرفته است؟
پاسخ:
زوج درمانی و خانواده درمانی هیجان مدار یک روش درمانی است که بهترین نتایج درمانی را در روابط متلاطم و مشکل دار نشان داده است. و نکته مهم اینکه ظاهرا نتایج بدست آمده پایدار هم هستند! میتونین به وبسایت EFT نگاهی بندازید
www.iceeft.com و خلاصهای تحقیقات و مقالات منتشر شده بر مبنای اون تحقیقات را در مورد نرخ اثربخشی EFT ببیند.
EFT به شما مهارتهای ارتباطی نمیآموزد، نصیحت نمیکند، مهارت حل مسئله یاد نمیدهد. کار EFT بصورت بنیادی این است که به زوج نشان دهد چگونه یکدیگر را تحریک میکنند، چگونه تعادل عاطفی خود را از دست میدهند، و یکدیگر را به درون یک تعامل تعارضی که منجر به قطع پیوندهای عاطفی میشود، میکشانند.
درمانگر EFT پویاییهای پریشانی زوج را درک میکند و چون ما کار با علائم عاطفی را آموختهایم، میدانیم به زوجهای مشکل دار چگونه کمک کنیم تا عواطف خود را تغییر دهند (همان موسیقی رقص را ) وقتی موسیقی عاطفی تغییر کرد، میتوانند با همدیگر در راه جدیدی قدم بگذارند.
EFT همچنین تنها رویکرد زوج و خانواده درمانی است که ریشههای محکمی در شناخت علمی از عشق بزرگسالی دارد. اینکه چرا عشق بزرگسالی اهمیت دارد، چکار کنیم تا پایدار بماند، همگی برای EFT مشخص است. EFT درک میکند که عشق تنها به سکس و احساسات رویایی خلاصه نمیشود، بلکه عشق رمز بقایی باستانی است که در وجود ما از ابتدا به ودیعه گذاشته شده است.
به این منظور که معدودی از نزدیکان را در کنار خود نگه داریم و هنگامی که دچار ضعف و آسیب میشویم به آنها رو بیاوریم. این اشتیاق وافر به پیوند عاطفی در سیستم عصبی ما نهادینه شده است و اگر همسران بتوانند با هم همساز باشند و نسبت به نیازهای یکدیگر پاسخگو باشند، میتوانند با هر مشکل، اختلاف نظر، و سختی در زندگی مشترک برخورد بهینه کنند.
این رویکرد علمی به عشق، ما را قادر ساخته است که با آگاهی کامل به افراد کمک کنیم فعالانه به روابط عاشقانه خود را شکل دهند.
منبع: گفتگوهای سوجانسون در سمینار EFT ترجمه رزا خورشیدی (درمانگر و سوپروایزر مجاز ایافتی)